سرماخوردگی دوقلوها

الان که این مطلب و می نویسم شما درست یک هفتست سرما خوردید امیر طاها کمی بهتر شده اما امیر حسینم خیلی خیلی زجر کشید ۳ شبه که نمیزاره بابایی و مامانی بخوابن بیقراره تو این مدت ۲ بار دکتر بردیم خلاصه دیشب آقا دکتری که اسهال داداشیو خوب کرد آمپول آمپی سیلین تجویز کرد و دگزامتازون خلاصه این آنتی بیوتیکا کمی بهترت کرده خدا رو شکر اما خیلی خیلی سخت بود این ۲ روز بدون کمک نگهتون داشتم از طرفی امیر حسین بی تابی می کرد و دائم رو پام بود از طرفی امیر طاها رو باید شیر میدادم خلاصه پدرم در اومد خدا هیچ بچه ای رو مریض نکنه امیر حسینم خیلی لاغر شده امیدوارم دیگه هرگز مریض نشید دوستتون دارم بوسسسسسسسسسسسسس

از الان بگم ۸ ماهگیتون مبارک

به دلیل اسباب کشی و نق مکان مدتی نمی تونم بنویسم دوستتون دارم عزیزای من

راستی امیر طاها و امیر حسین کمی سینه خیز میرن امیر طاها خیلی خیلی زبل شده امیر حسین کلماتی و میگه خیلی خیلی شیرین میگه ددری شده وقتی همدیگرو می بینید با هم به زبون خودتون حرف می زنید و می خندید چند روز پیش وقتی امیر طاها گریه می کرد امیر حسین با روروئک دوید سمتش از خودش صدا در اورد و امیر طاها رو آروم کرد .الان دیگه کامل می نشینید . هر سیمی و می بینید هجوم می برید روش خلاصه همه جیزو می گیرد و می خورید .

عاشقتونم عزیزای من

خلاصه این آقا پسرا هنوز دندون در نیاوردن