اولین دندون امیر طاهای عزیزم
برگشتم بنویسم بعد از یک ماه که نبودم خیلی اتفاقا افتاده اول رفتیم خونه جدید دوم دندون در اوردن امیر طاها و سوم چهاز دست و پا رفتن شما ها .
امیر طاهای عزیزم روز ۱۲ تیرماه اولن مرواریدش در اومد یه خیار داده بودم دستش دیدم کنده شده بله دیدم آقا دندون در اورده خلاصه خیلی خیلی خوشحال شدین و ذوق کردیم من و بابایی اما امیر حسینم هنوز دندون در نیاورده .
این روزا امیر طاها خیلی خیلی وروجک شده از من میگیره و می خواد بایسته خلاصه عادت کرده همه رو چنگ بندازه و حرصشو در بیاری می گیرت تا گازت بگیره اما امیر حسینم قل خوردنو ترک کرده و سینه خیز میره کلمات قاقا نانا ماما بابا و زیاد در میاره این دو تا وروجکای من خیلی خیلی تازگیها سر و صدا در میارن خلاصه سر منو می برن انقدر داد می زنن خونه رو میزارن رو سرشون .
با همدیگه تازگیها بازی می کنن به همدیگه نگاه می کنن با روروئک فرار می کنن . خلاصه خیلی خیلی شیرین شدن .
در ضمن تو این مدت رفتیم مسافرت امیر طاها رو بردیم اما امیر حسین به دلیل اینکه تو ماشین آروم نمی شینه نبریدم و موند پیش خاله معصومه مامانی منو ببخش .
عکسای جدیدتون و بعدا می زارم دوستتون دارم بوسسسسسسسسسس